فقط یک آرزو

 


 کاش برای زندگیم کمی فکر کرده بودم به جای تاس انداختن!!

13 نظرات:

در به در گفت...

سلام
خوبی؟وب جالبی داری
قشنگ مینویسی
جمله پستت خیلی با معنی بود
قربانت

محمدرضاقاسمی گفت...

ٍٍسلام
ممنون که به کلبه محقر ما سرزدی... مگه میشه فطروس رو فراموش کرد؟... بی تعارف وبلاگ خوبی داری اگه میونت با سینما و تئاتر خوبه باز هم بیا... اگه لینکت کردن موافقی خبرم کن

مریم.ع گفت...

سلام.
همین و بگو!دختره بلد نیست دو کلمه تو وبلاگش بنویسه بردوشته وبلاگ زده!

مریم.ع گفت...

خب البته فکر کردن هم خوبه
اما حالا چه کاریه وقتی میشه تاس انداخت؟

ابراهیم خانوم گفت...

گاهی تاس انداختن عین فکر کردنه .کار خوبی کردید.

من،یک زن! گفت...

تاس انداختن با تمرکز عین فکر کردنه!

هادی... آیات زمینی گفت...

لطفا یک جفت 1 برای من بندازید
همین ما رو بس
از زندگی تاس انداختمان مانده و تاس کباب


هادی

محمدرضاقاسمی گفت...

سلام
احتاط کن که مارس نشی... هر چند دست تو نیست

اما
فکر نکنم احتیاجی به گفتن باشه... اما طبق سنت پرونده های قبلی و پیرو همان پاتی بازی از کلیه دوستانی که مطلبی درباره حمید فرخ نژاد دارند و یا تمایل دارند که مطلبی درباره ایشان بنویسند... خواهش می کنیم که مطلبشان را بطور خصوصی تا تاریخ ۲۴ این ماه برای ما ارسال کنند تا با امضا خودشان در پرونده این ماه ما ثبت شود. چشم انتظار مطالب شما هستیم

پریسا گفت...

حتی اونهایی هم که فکر کردن بازم یه زمانی حس میکنن که تاس انداختن
دیر و زود داره سوخت و سوز نداره

من گفت...

مهم اینه که کی روبروی ادم نشسته باشه ! انوقت میشه گفت که جای افسوس هست یا نه !!

کاغذ کاربن گفت...

آفرین! خیلی خوب بود.
حالا کاش تاس میندازیم لااقل بلد باشیم و بنداریم! نه کتره ای و الکی!!!!

صدف گفت...

ولی تاس انداختن حال دیگه ای داره . زندگی ریسکه اینو واقعا تجربه کردم

ارسال یک نظر