این دقایق بی رحم

 


می شمارم؛


یک


دو


سه


....


یک روز


یک هفته


یک عمر


و


چه التماس بی حاصلی

15 نظرات:

افسون کودک طبیعت گفت...

محبت را در جایی دیدم که کودکی در نقاشی خود رنگ خورشید را سیاه میکشید تا پدر کارگرش زیر افتاب نسوزد

رها گفت...

چاره اش نشمردنه رفیق
نشمار

کوچه نادری گفت...

التماس بی حاصله، شمردن بی حاصل تر

دختر نارنج و ترنج گفت...

گفتم که شمردن بلد نیستم......
سعی کن تو هم شمردن رو از یاد ببری!
دیدی این شمارنده های چراغ سبز و چراغ قرمز رو؟
هروقت پشت چراغ می مونم احساس می کنم که یه نفر با لجاجت تمام داره ثانیه هایی از عمرم رو که هدر می ره به رخم می کشه..
شمردن خوب نیست!
نشمار...

شاباجی خانوم گفت...

ناامیدی کار شیطونه/

ايستاده با قارچ گفت...

چه يه دفعه انقلابي شدي خواهر.................

ناخنک گفت...

نشمار .. اصلا ارزش شمردن نداره

نقطه..ته خط گفت...

بشمار خوبه ! یهو دیدی کم شد!!!

این مدت امتحان داشتم نرسیدم بیام بهت سر بزنم

من و من گفت...

انتظار... انتظار...

دختر نارنج و ترنج گفت...

سلام عزیزم، خوبی؟ اومدم بازدید..... مرسی که بهم سر زدی. شاد باشی عزیزم.

دخترو گفت...

هیچی نگو فقط بشین و نگاه که زمنان چطور دور میزنه ما آدما رو

ارسال یک نظر