یه فنجون چای داغ و اینهمه چای نوشت؟!

 



چای نوشت۱:طبق عادت همیشگی دلم بی دلیل گرفته.


چای نوشت۲:کاش میشد حافظه ام رو    Format   کنم دوباره از نو   Partition بندی کنم.


چای نوشت۳:کاش بعضی قسمتهای زندگی دکمه ی Delete داشت.


چای نوشت۴: بعضی آدمها عین  Bad Sector می مونن از بین هم که میبریشون تاثیرشون تو زندگیت از بین نمیره.


چای نوشت۵:خیلی وقته ذهنمUnder construction و نتونستم Upload ش کنم.


چای نوشت ۶:.....


چای نوشت۷:.....


..


...


....


 

11 نظرات:

فرشته گفت...

من چای خور نیسم اما این عکسه هوسه ادمو میاره... راسی راجبه متن پایینت خوب حالا اگه چرخه زمونه دست بود چیکا میکردی؟!!!!!!!

دختر نارنج و ترنج گفت...

سلام علیکم،
عجب چایی اینجا گذاشتی! منم چایی خور.... برم یه فنجون بریزم برای خودم.
به نظر من کاشکی هری پاتر بودیم و از این چوبای جادو داشتیم همه حافظه های بدمون رو می کشیدیم بیرون و می ذاشتیم کنار...
انشالله که زودتر از این حال دربیای.. و همیشه شاد باشی.

ژسیلن گفت...

یه حموم چایی بگیر همه چی حله!

هیچکس گفت...

سلام دایی چاق
اگه سحت نگیری همه چی حله

نقطه..ته خط گفت...

میگم بیا بدیم سیستممونو بدیم نون خشکی ! بریم یه ورژن بالاتر بخریم !

ناخنک گفت...

کاش میشد زندگی رو از نو نوشت

مردی با مسئوليت محدود گفت...

یه سيستم دیگه بخر رفیق
این سیستم پوکیده

inموریx گفت...

چای نوشت۴ واقعا باهاش موافقم

قلم فرانسه گفت...

علم پیشرفت کرده! شاید شد!

نازنین گفت...

این بی دلیل ها...
بی تاب تر می کند گویی!

مسافر گفت...

گاهی باید گوش دلمان را بکشیم.
باور نداری؟!

ارسال یک نظر