آينــــــــــــــــــــــــــــه

 


 آینه ای برابر آینه ات میگذارم


تا از تو ابدیتی بسازم


                          احمد شاملو


 



         

 

8 نظرات:

کاغذ کاربن گفت...

و نوری را در چشمت خواهم انداخت تا کور شوی! تا ابد!

شاباجی خانم گفت...

سلام. شاملو با یک استکان کمر باریک چایی داغ.

Night writer گفت...

خود شکن آینه شکستن خطاست.
آقا فقط همین به ذهن روشنفکر ما رسید. حالا داغ و سردش دیگه با خودتونه تا از چه زاویه ای نگاه کنید!

فطروس گفت...

ما تو همین الانش موندیم اونوقت تو میگی دنبال ابدیتمونی؟

مریم.ع گفت...

رو می کنی به اینه؟
رو به خودت داد می زنی؟
ببین چقدر حقیر شده...
سلام.

شاعر مرده گفت...

ابديت؟!
آيدا پس كو؟مي بيني اصلا كسي نمي شناسدش.كاش شاملو براي ابديت معشوقه اش كارهاي بهتري ميكرد كه عينيت داشت.

ارسال یک نظر