بدون تیتر

 


گاهی وقتا لازمه خجالت بکشی تا آدم شی!!

9 نظرات:

gallam گفت...

سلامآقاي يا خانم فنجون
اسم وبت معركست ولي فكر كنم آقا باشي چون خانمها زياد اهل چائي و فنجون نيستند. با اون جمله ات هم كاملا موافقم تا انسان خجالت نكشه آدم نميشه.
موفق باشي به من هم سر بزن

من گفت...

و اگه جواب نداد ! اگه گفتی چاره اش چیه ؟

inموریx گفت...

اوکی....اگه شما میگین قبوله!

افسون كودك طبيعت گفت...

همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}...يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد

هادی ... آیات زمینی گفت...

شاید من سر و ته زنگی کردم این جمله رو
البته می گویند
..
به دل نگیرید مزاح بود

هادی

نگار خط خطی گفت...

چای داغ تلخ نیست؟؟؟
دوست من نوشته ات قشنگ بود
اما اگه طرف ادم برفی بود چی؟
اب میشه!!!
شایدم نقاشیش خوب نباشه نتونه خجالت رو خوب بکشه!!!!!

کاغذ کاربن گفت...

من شنیده بودم برم سربازی آدم می شم!

کاش قبل از خدمت رفتنم اینو می گفتی

شاباجی خانوم گفت...

دشمنت خجالت بکشه

ارسال یک نظر