این بارش لطیف

 


آخرین باری که یک آدم برفی ساختم ۱۰ ساله بودم


چای نوشت ۱: هوس ساخت و ساز کردم دوباره


چای نوشت ۲: یه فنجون چایی داغ تو این برف قشنگ خیلی می چسبه

7 نظرات:

کاغذ کاربن گفت...

ما که هنوز برفي نديده ايم!
شما ديديد سلام منو برسونسن!!

یه نفر بیکار گفت...

سلام
داشتن یه دوست خوب توی این دنیای بد
مثل خوردن یه فنجون چای داغع زیر برف وبوران می مونه
درسته هوا رو گرم نمیکنه اما
دلتو گرم میکنه
شادزی مهرورز

من و من گفت...

هنوز که درست و حسابی برف نیومده که! با چی می خوای ادم برفی بسازی؟

من و من گفت...

خیلی بد برداشت کردی! این که من به چه دلیل با آل استار رفتم عروسی بماند اما با اینکه قبول دارم هر جا لباس خاص خودشو می طلبه اما من اصلا قبول ندارم برای یه عروسی از صبح برم آرایشگاه و وقتم رو هدر بدم این مراسما فقط برای اینه که ما همدیگ رو بینیم و لحظات خوشی رو با هم بگذرونیم نه اینکه با مدل مو آرایش و لباس به هم فخر بفروشیم و پولمون رو هدر بدیم...

نگار خط خطی گفت...

سری هم به ما نزن عب نداره من همیشه بهت سر میزنم
قشنگ بود نوشته ی جدیدت

هادی .. آیات زمینی گفت...

هنوز هم در صدد تسویه بدهی موسیقی هستم ها
کمی رنگی شدم
همین

ارسال یک نظر