من کافرم؟

سلام بر خون خدا،

دوباره محرم آمد ماه منسوب به شما و دل من گرفت ، نه از بابت آنچه در کربلا اتفاق افتاد که آن شهادت عین خوشبختی بود ، بلکه از بابت آنچه بعد از تو اتفاق افتاد.

سایان است که از اول محرم ، شیعیانت سال نو را بر خود عزا می کنند و مصیبت تو را می خوانند.تا پاسی از شب می خوانند و بر سر و سینه ی خود میزنند و نماز صبح گاهی از کف می دهند تا ظهر عاشورا سینه می زنند و آنقدر حوسن حوسن سن سن سن می کنند که اذان ظهر را نمی شنوند، کسی بیاد ندارد که روز عاشورا تو نمازت را به جماعت خواندی.همینکه شهیدت می کنند و خیالشان راحت می شود شام غریبانی شاهانه برایت می گیرند و بعد نخود نخود هر که رود خانه ی خود.

اگر کسی بگوید که تا روز عاشورا هیچ خبری از کشت و کشتار نبوده و شما باید بعد از عاشورا مویه کنید کافرش می گویند حتی اگر آن فرد تو باشی.

مصیبت تو را همیشه در هر مجلسی می خوانند از جشن میلاد نوادگانت بگیر تا مراسم سوگواریشان اصلا خود نوادگان را فراموش می کنند و زیارت تو را می خوانند آنقدر حرفهای تکراری می زنند که جای اشک ریختن خمیازه ات می گیرد.من نمیدانم یعنی شما در طول چندین سال زندگی پر برکت هیچ کار ویژه ای انجام نداده اید که قابل تعریف باشد؟!مگر از تو به آزادگی یاد نمی کنند و بزرگی ،مگر میشود یه انسان آزاده در تمام طول عمرش فقط یک کار خوب کرده باشد؟

من اما محرم و صفر، نه عزا می گیریم نه از شادی دوری می کنم که ماه حرام است واز ماههای خدا ولی عاشورا رامی کنم. سوم و هفتم را بزرگ میدارم اما در عین پاکیزگی و آراستگی چون تو که پاک بودی و زیبا.

حالا تو بگو من کافرم یا حوسن حوسن گویان تو؟!

1 نظرات:

ناشناس گفت...

تو گلی!! اصلا غمت نباشه...

ارسال یک نظر