برای سلامتیش دعا کنید
غیر از نسبت فامیلی نزدیک از بچگی با هم دوست بودیم بگذریم از اینکه یه دوسالی بود بنا به دلایلی ارتباطمون به حداقل رسیده بود و خلاصه شده بود تو دیدار در مهمونی و مراسم عروسی و عزا.سی و سه سالشه .حالا یک هفته است که رفته تو کمای عمیق و دکتری حتی دلیلشو نمی تونن پیدا کنن و بیچاره مادرش همه ی دلخوشیش اینه که هر روز کلی راه بره تا بیمارستان بلکه سه دقیقه بتونه ببینتش .از همتون خواهش می کنم هر وقت با خداتون خلوت می کنین براش دعا کنین که خدا به جوونیش و به مادرش رحم کنه
|
5 نظرات:
ای بابا ... :(
سلام...کاش دعای ما کار ساز بود !چشم ان شاالله که آنچه خیر و صلاح اوست و خانواده ی او پیش روش قرار بگیره آمین.
-----------------
ها... یه کم بهتره دستت درد نکنه مرسی
دعا میکنیم و خبر خوب شدنش رو انتظار می کشیم .
سلام دوست عزیز.مرسی که بهم سر زدی.درست حدس زدی دوست مهربونم.من مسیحی هستم.حمید هم اسم مستعار اون پسری هست که باهاش دوست شدم.ولی محمد نه.محمد مسلمون بود.منو ببخش فقط فرصت گفتن همین موضوع رو داشتم.(مریم
عزیزم کاش میشد آدم تو لحظه هایی که دوستاش لازمش دارن بتونه پیششون باشه
ببخش که نتونستم حتی یه ذره از ناراحتیتو کم کنم
غم آخرت باشه
یادت نره که شاید ما از صلاحمون خبر نداشته باشیم و خدا از همه بیتر بنده هاشو دوست داره
ارسال یک نظر